فارینپالیسی: ایران ضربه میزند و صبر استراتژیک را کنار گذاشته است
## تبعات استراتژیک حملات موشکی ایران به اسرائیل
حمله موشکی اخیر ایران به اسرائیل، که با صدها موشک در اول اکتبر صورت گرفت، تنش ها در منطقه را به طور چشمگیری افزایش داده است. این حملات، نشانه ای از تغییر در راهبرد ایران در مقابل اسرائیل است.
به دنبال ترور سران حماس و حزب الله توسط اسرائیل، ایران با این حملات، رویکرد تلافی جویانه خود را به طور آشکار به نمایش گذاشت. این اقدامات، تعادل قوا در منطقه را تغییر داده و پیامدهای راهبردی قابل توجهی را به دنبال دارد.
اولین پیامد این حملات، تغییر در استراتژی نظامی ایران است. ایران به دنبال تعریف مجدد ساختار امنیت ملی و استراتژی نظامی خود در چارچوب تعامل با متحدان خود در محور مقاومت است. این رویکرد جدید، شامل ارائه یک مدل تازه از بازدارندگی نیز می شود.
در گذشته، ایران با اتخاذ رویکردی خاکستری و تمرکز بر درگیری های غیرمستقیم با اسرائیل، تلاش می کرد به دشمن خود آسیب برساند. اما حملات اخیر، نشان از تغییر این رویکرد به سمت یک مدل مکمل دارد. همچنین، ایران صبر استراتژیک خود را که در طول سال های پس از جنگ 8 ساله با عراق در پیش گرفته بود، کنار گذاشته است.
پیش از این، ایران با اتخاذ “ابهام استراتژیک” در مقابل اسرائیل، از اقدامات تلافی جویانه به دلیل ترس از گسترش تنش ها اجتناب می کرد. اما به نظر می رسد که با این حملات، ایران از این استراتژی فاصله گرفته و به این نتیجه رسیده است که اقدام تلافی جویانه، نقطه عطف راهبردی خواهد بود.
از دیگر پیامدهای این حملات، تغییر در سیاست بازدارندگی ایران است. ایران با انتخاب رویکرد تلافی جویانه، توانایی و اراده خود را برای حمله به اسرائیل به اثبات رسانده است.
موفقیت موشک های ایرانی در عبور از سیستم های دفاعی پیشرفته اسرائیل، نشان از اهمیت قدرت موشکی در استراتژی امنیت ملی ایران دارد. با وجود اینکه اسرائیل از پیشرفته ترین فناوری های ضد موشکی در جهان برخوردار است، ایران توانست با صدها موشک، پایگاه های هوایی کلیدی اسرائیل را هدف قرار دهد. این موضوع، قابلیت های موشکی ایران را غیر قابل مذاکره نشان می دهد.
تغییر دیگر در استراتژی ایران، بازتعریف خط قرمز این کشور در مقابل اسرائیل است. اسرائیل برای مدت 15 سال، به طور مداوم به پایگاه های محور مقاومت در سوریه حمله کرده و حتی در اوایل سال جاری کنسولگری ایران در دمشق را هدف قرار داده است. این حملات، عبور فاحش از خط قرمز ایران بود و موجب شد تا ایران با حمله موشکی و پهپادی به اسرائیل پاسخ دهد.
این حملات نشان می دهد که تحمل ایران در مقابل اقدامات تلافی جویانه اسرائیل به پایان رسیده است.
از دیگر پیامدهای این حملات، افزایش نفوذ ایران در جهان عرب است. این حمله، محبوبیت ایران در جهان اسلام را افزایش داده و حمایت از ایران در میان فلسطینی ها و جوامع عربی را به طور قابل توجهی افزایش داده است.
همچنین، این حملات می تواند سیاست مرتبط با برنامه هسته ای تهران را تغییر دهد. برخی از محافظه کاران ایرانی، به دنبال استفاده از برنامه هسته ای به عنوان ابزاری برای تقویت توان بازدارندگی کشور هستند.
در نهایت، درگیری اخیر، تضاد بین قدرت های فناوری و قدرت های ژئوپولیتیکی را به نمایش گذاشت. در حالی که ایران از مزایای ژئوپولیتیکی قابل توجهی برخوردار است، اسرائیل با محدودیت ژئوپولیتیکی در یک قلمرو کوچک بین رود اردن و دریای مدیترانه مواجه است.
این تفاوت، استراتژی های دو کشور را شکل داده است. اگرچه فناوری نقش فزاینده ای در انقلاب های نظامی ایفا می کند، اما عوامل ژئوپلیتیکی همچنان در شکل دهی به مسیر رقابت های منطقه ای ضروری هستند.