ماجرای دختر مسیحی که سر از خانه حضرت زهرا(س) درآورد
داستان حیرتانگیز فضه، خادمه حضرت زهرا (س)
در بیابانهای سوزان و بیآب و علف، مردی سوار بر اسب، زنی تنها را مشاهده کرد. حیرت و تعجب او را فرا گرفته بود. زن، با وقار و آرامشی مثالزدنی، به سؤالات پی در پی مرد تنها با آیات قرآن پاسخ میداد. مرد که از سرگشتگی و گرسنگی زن آگاه شده بود، تصمیم به کمک گرفت. اما نگرانی از محدودیتهای شرعی، او را مضطرب ساخته بود. زن با اشاره به آیات الهی، به ملاحظات دینی تاکید کرد و مرد برای کمک به او از اسب پیاده شد.
همراهی زن و مرد در مسیر، باعث شد مرد بیش از پیش به شناخت عمیق زن از قرآن و پایبندی او به احکام الهی پی ببرد. در نهایت، به کاروانی رسیدند که زن به آن تعلق داشت. مرد که در پی کشف هویت زن بود، باز هم با جوابهای قرآنی روبرو شد. پسران زن، در نهایت با سخاوت، پاداشی به مرد دادند، اما او هنوز در پی رمز و راز هویت این زن معمایی بود.
پس از اصرار فراوان، پسران زن راز هویت او را فاش کردند: فضه نوبیه، خادمه باوفای حضرت زهرا (س). زن، که در کودکی مسیحی بود، پس از ماجراهای پر فراز و نشیب و اسارت، به مدینه رسید و در خانه پاک حضرت زهرا (س) پرورش یافت و به معرفت عمیق دینی دست یافت.
فضه، دختر مسیحی نوبیه، که به سبب ارادت خانوادهاش به حضرت مریم نامگذاری شده بود، پس از فاجعه حمله به قصر پدری و اسارت، به عنوان کنیز به دربار نجاشی رسید. او با نجات ملکه و فرزندش از مرگ قریب الوقوع، به عنوان هدیه به پیامبر (ص) تقدیم شد. پیامبر (ص) او را فضه (نقره) نامیدند و به خدمت حضرت زهرا (س) گماشتند.
در خانه حضرت زهرا (س)، فضه با آشنایی با اسلام و معارف دینی، به این دین گروید و به خادمی با وفا و صمیمی برای اهل بیت پیامبر (ص) تبدیل شد. رفتار مهربانانه و احترامآمیز اهل بیت با فضه، او را بیش از پیش به آنها علاقمند ساخت.
فضه، به سبب خدمتهای بیدریغ و اخلاص بینظیرش جایگاه ویژهای در قلب اهل بیت پیامبر داشت. حتی در لحظات آخرین زندگی حضرت زهرا (س)، فضه به عنوان عضو خانواده مورد احترام قرار گرفت. همچنین، دعوت او برای افطاری پیامبر (ص)، و معجزه ای که در آن شب رخ داد، از دیگر حوادث شگفت انگیز زندگی او بود. غذای بهشتی که از طرف خداوند به او عطا شد، نمادی از پاداش اخلاص او بود.