تجدید چاپ «روز هزار ساعت دارد» پس از ۱۶ سال
رمان «روز هزار ساعت دارد» نوشته فریدون حیدری مُلکمیان، پس از ۱۶ سال، بار دیگر توسط انتشارات افق به چاپ رسید. این رمان که پنجاهمین عنوان از مجموعه «ادبیات امروز» این ناشر است، نخستین بار در سال ۱۳۸۷ منتشر شده بود و اکنون با طرح جلد و شکل جدیدی روانه بازار کتاب شده است.
«روز هزار ساعت دارد» در ژانر ادبیات اقلیمی جای میگیرد و به گفته نویسنده، همچون شعری بلند است. حیدری در این رمان تلاش کرده تا با خلق فضایی انتزاعی و شخصیتهای اقلیمی که به خواب و خیال میمانند، پیچیدگیهای روابط انسانی و تأثیر فرهنگ بومی بر زندگی افراد را به تصویر بکشد. او معتقد است که اگر هنرمند روشنفکر شرقی در فضایی نیمهروستایی-نیمهشهری زندگی کند، میتوان علت ظهور پدیدههایی چون حافظ، خیام و… را در میان مردمی که با مطالعه و فرهنگ بیگانه اند، درک کرد. نویسنده در رمان خود این ناهمگونی را به نمایش گذاشته است.
لحن آهنگین، استفاده از جملات کوتاه و بلند و آیه ۱۷۶ سوره اعراف («قصه را بگوی، شاید به اندیشه فرو روند.») که در ابتدای کتاب آمده، از ویژگیهای ساختاری این اثر هستند. داستان حول شخصیتی به نام راوی میچرخد که در یک روز شوم در ملکمیان متولد میشود و دنیاگردی درویشگونه و نوشتن به سبک دعاگران و پیشگویان در طالعش رقم خورده است. او تصمیم میگیرد در هالهای از وهم و رویا از آینده بنویسد.
این رمان سه بخش اصلی دارد: بخش اول «اوکار» (۳۳ فصل)، بخش دوم «سراندیب» (۲۶ فصل) و بخش سوم «دستاتیر» (۱۰ فصل).

در بخشی از کتاب میخوانیم:
خالو حوسنلی به تعارفی گالشانه گفته بود: «اینجا برای همه ما جا هست. بیایید همینجا بمانید روزگار را با هم سر کنیم.»
مرواری نگاهش به راوی بود که دیگر تاب ماندن نداشت. یکهفتهای بود که در سوردارگو بودند. دیگر بایست که راه میافتادند.
خالو حوسنلی پرسیده بود: «بالاخره باز ما پدر و دختر را اینجا تنها میگذارید؟»
راوی گفته بود: «زیاده به شما زحمت دادیم. دیگر باید برویم.»
مرواری بیصدا از راوی پرسیده بود: «به ملکمیان میرویم؟»
راوی گفته بود: «هنوز خود هم نمیدانم. هرجا که تقدیر است. دیگر برخیز، برخیز که راه درازی در پیش داریم.»
چاپ دوم این کتاب با ۱۶۰ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۷۵ هزار تومان عرضه شده است.
با احترام ، مجله خبری روز آنلاین