وقتی آمریکاییها دموکراسی در کشورشان را باور نمی کنند/ ماجرای نظرسنجی جنجالی موسسه «گالوپ»
روایت دموکراسی آمریکایی، افسانهای فرو ریخته؟
سالهاست تصویر آمریکا بهعنوان نماد آزادی و دموکراسی، با تبلیغات گسترده رسانهای و سیاسی، در ذهن جهانیان حک شده بود. اما این تصویر آرمانی، امروزه بهشدت خدشهدار شده و واقعیت تلخ، پرده از پوشالی بودن آن برداشته است. نظرسنجی اخیر موسسه معتبر گالوپ نشان میدهد حتی خود مردم آمریکا نیز به دموکراسی در کشورشان بیاعتماد شدهاند. تنها ۲۸ درصد از آمریکاییها معتقدند کشورشان دموکراتیک است؛ کمترین میزان در تاریخ نظرسنجیهای اینچنینی. سه عامل کلیدی در این بیاعتمادی نقش دارند:
**اول: نادیده گرفتن مردم توسط دو حزب بزرگ:** حزب دموکرات، که زمانی مدافع طبقات کارگر بود، حالا به متحد ثروتمندان و سرمایهداران تبدیل شده است. دارون عجم اوغلو، برنده جایزه نوبل اقتصاد، در گزارش خود برای پراجکت سیندیکیت، از بیتوجهی کامل این حزب به پایگاه اجتماعی سنتی خود خبر میدهد و مردم را حاشیهنشینترین گروه در اولویتهای دولتمردان میداند. جمهوریخواهان نیز بهطور سنتی از منافع شرکتهای تسلیحاتی و لابیهای قدرتمند حمایت میکنند و منافع مردم در اولویت آنها نیست. نتیجه این بیتوجهی دو حزب، سقوط اعتماد عمومی به دموکراسی شده است.
**دوم: تجاوز صریح به قواعد دموکراتیک:** دولتمردان آمریکایی، چه دموکرات و چه جمهوریخواه، آشکارا دموکراسی را نادیده میگیرند. انتصابات در دولت ترامپ بر اساس روابط شخصی و وفاداری به او صورت گرفت، نه شایستگی. انتخاب مشاوران و سفیران بر اساس روابط خانوادگی، نمونهای از این بیاعتنایی به شایستهسالاری است. گزارش آسوشیتدپرس نشان میدهد ۷۰ درصد آمریکاییها به کابینه ترامپ بیاعتمادند. عفو هانتر بایدن توسط پدرش، جو بایدن، نیز نمونه دیگری از این رویکرد است که تنها ۲ درصد از آمریکاییها با آن موافق بودند. یواسای تودی، فامیلبازی در دولت ترامپ را فاجعهای برای دموکراسی و شایستهسالاری توصیف کرده است.
**سوم: ادامه روند افول هژمونی آمریکا:** سالهاست که محققان از افول هژمونی جهانی آمریکا سخن میگویند. مشکلات سیاسی و اجتماعی داخلی، سیاستهای جنایتکارانه خارجی (نظیر جنگ غزه و اوکراین)، و وضعیت اقتصادی نگرانکننده (به گفته ایلان ماسک، آمریکا در مسیر ورشکستگی است) همه نشان از این واقعیت دارند. بیاعتمادی مردم آمریکا به دموکراسی، نمودی از این روند کلی و اجتنابناپذیر است.